ارتفاع سکوت

مشخصات بلاگ

انواع ادبی(شعر و نثر)

حافظ در آیینه کلام گلندام

چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۲:۲۵ ب.ظ

حافظ در آیینه ی کلام گلندام 

✍️مهری کیانوش راد 

به یاد  و  بزرگداشت شاعری که آیین ش مهرورزی و درجه شاعری اش  بیست است.

به شیوه ی کمال گرایانه ی اهل معنا ، روز بیستم مهرماه هر سال ، اهل ادب ، به نکوداشت یاد این شاعر آسمانی می نشینند.

این نوشتار  بزرگداشت بزرگی است ، که تلفیقی از آسمان و زمین را به زیباترین شیوه در جامِ شعر،  تقدیم به مخاطب خود می کند.

یاد بزرگی حافظ را از زبان نزدیک ترین دوست و هم درس او - محمد گلندام -  مرور می کنیم.

 

در آیینه ی کلام گلندام دوست و هم درس  حافظ ،  حافظ انسانی است ، منزه  و با تقوی که اوقاتش به  مطالعه ی اشعار شعرای فارس و عرب می گذرد ، عالِمی است که عمر خویش را در راه شناخت قرآن گذاشته است ، آشنا به لطایف حکمی و نکات قرآنی است ، اهل احسان و بخشش است ، درد آشنای جامعه ی خویش است و شاعری است که به مدد شعرش ، رنج نامه ی ملتی را می نویسد که در تاریک ترین دوران زندگی خود ، مردگی می کند، به همین جهت از جمع آوری اشعارش طفره می رود ، چرا که می داند ، این عمل چه بسا باعث خشم بی حد دشمن شود ، بنابراین عذر می آورد ، تا مرگش فرا می رسد .

آن گاه که جسم خاکی از این جهان برمی گیرد ، دوست و همدلش ، محمد گلندام ، این مهم را انجام 

  می دهد و زلال اندیشه ی این شاهباز معرفت ، به تشنگان حقیقت عرضه می شود.

 

محمد گلندام در مقدمه ای که بر دیوان حافظ نگاشته است ، این گونه طرح راز می کند: 

" اشعار آبدارش رشک چشمه ی حیوان و نبات افکارش غیرت حور و ولدانست.

ابیات دلاویز ناسخ سخنان  سّحبان و منشات لطف آمیزش  منسی احسان حسان ...کلمات فصیحش چون انفاس مسیح ، دلِ مرده را حیات می بخشد و رشحات اقلام خضرخاصیتش ، بر سریر سخن ید بیضا نموده ، گویی هوای ربیع کسب لطافت از اخلاق او کرده و عذارگل و نسرین ، زیب و طراوت از شعر آبدار او گرفته و قد شمشاد و قامت دلجویی سرو آزاد ، اعتدال و اهتزاز از استقامت رای او پذیرفته .

بیتی برای اثبات مدعای خود از حافظ می آورد ، که : 

حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ/

قبول خاطر و لطف سخن خداداد است. 

و چنین ادامه می دهد ، که : 

در درس گاه دین پناه مولانا و سیدنا استاد البشر قوام المله ( قوام الدین عبدالله )  به کرات  گفتی  که این فراید فواید را ، همه ، در یک عقد می باید کشید و آن جناب ( حافظ) حوالت رفع ترفیع این بر ناراستی روزگار کردی و به غدر اهل عصر عذر آوردی ." 

 

از سخنان محمد گلندام چند ویژگی مهم حافظ چهره نشان می دهد  : 

۱- اخلاق او لطافت از نسیم دارد .

این سخن گلندام بیانگر نهایت اعتدال رفتاری حافظ است. 

۲ - حافظ را اهل قرآن معرفی می کند ، کسی که چون  یک عالم به کار تحقیق مشغول است و مسلط بر اشعار عربی و فارسی است .

اشعار حافظ کاملا بیانگر این ویژگی خاص اوست.

شعر حافظ پیوندی ناگسستنی با قرآن دارد و بارها خواجه شیراز از تسلط خود ، بر قرآن و مفاهیم قرآنی سخن گفته است.

عشقت رسد به فریاد ، گر خود به بسان حافظ /

قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت.

 

حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار /

تا بود وردت  دعا و درس قرآن غم مخور.

 

در رابطه با قرآن شناسی حافظ ، دکتر معین به ابیات  زیر اشاره می کند : 

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت /

شیوه ی جنات تجری تحتها الانهار داشت .

 

 

۴- آشنایی با یکی از اساتید حافظ ، قوام الدین عبدالله ، که مشوق جمع آوری غزلیات اوست.

 

۵ - علت عدم جمع آوری غزلیات به وسیله حافظ 

ترس از ناراستی روزگار و نیرنگ اهل زمانه است.

بنابراین حافظ دشمنانی داشته  ، که او را تهدید کرده و او ترس این را داشته که جمع آوری اشعار، مدرکی علیه او محسوب شده و باعث اذیت و آزارش شود.

به گفته حافظ : 

ما در درون سینه هوایی نهفته ایم /

بر باد اگر رود سرِ ما ، زان هوا رود.

 

به برخی از این موارد  دشمن پرور حافظ اشاره می شود : 

الف : ریا ستیزی حافظ 

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب /

چون نیک بنگری همه تزویر می کنند.

ب : اختلاف با شاه شجاع 

ج : تهمت الحاد به حافظ 

د : تبعید حافظ

محمد علی جمال زاده در کتاب " آشنایی با حافظ" 

احتمال یک مسافرت اجباری را  برای حافظ می دهد .

شاید آن سفر ، سفر به یزد باشد.

به گفته ی حافظ : 

سخنرانی و خوشخوانی نمی ورزند در شیراز /

بیا حافظ که تا خود را به ملک دیگر اندازیم.

 

در پایان محمد گلندام که قدیمی ترین سخن را  در تاریخ در باره حافظ ثبت کرده است ، تصویر گر چهره ی اندیشمند دردمندی است ، که غم مردم را دارد.

به ابیاتی از حافظ ، اشاره می شود : 

نمی بینم نشاط عیش در کس / 

نه درمان دلی ، نه درد دینی .

 

در اندرون من خسته دل ندانم کیست / 

که من خوشم و او در فغان و در غوغاست .

 

اما حافظ از آینده ی مردم نومید نمی شود و می سراید: 

درون ها تیره شد ، باشد که از غیب / 

چراغی برکند خلوت نشینی . 

 

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد/ 

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک.

 

باشد ، تا چون حافظ ، در سخت ترین لحظات تاریخ،  امید به روشنای صبح امید باشیم.

 

‐---------------------------------

ذکر چند نکته 

 

۱-  آقای محمد جعفر یاحقی به نقل از آقای کمال سروستانی  که ثبت کننده ی روز جهانی حافظ است : 

" وقتی دیوان حافظ را ورق می زنیم صحبت از مهر ، دوستی و محبت است ، هم چنین شان حافظ در بین شاعران بسیار بالاست و نمره ی حافظ بیست است ، بنابراین  ۲۰ مهر بزرگداشت حافظ نام گذاری شد." 

خبرگزاری ایسنا ، کد خبر ؛ ۹۷۰۷۲۲۱۲۱۷۱

 

۲- برای اطلاع بیشتر  از سخنان گلندام و حافظ شناسی به کتاب " حافظ ، هاتف میخانه ی عشق ، از " مهری کیانوش راد" رجوع بفرمایید.

۳ - قدیمی ترین ماخذ در باره ی نوشته های حافظ ، نوشته های محمد گلندام است . برای اطلاع بیشتر رجوع کنید ،  به : مقدمه جامع دیوان حافظ  به اهتمام محمد قزوینی و قاسم غنی 

۴- دکتر معین،  محمد ، حافظ شیرین سخن ، نشر صدای معاصرین 

۵- جمال زاده ، سید محمدعلی ، آشنایی با حافظ ، نشر سخن 

 

نشر در : پایگاه خبری صبح ملت ، کد خبر ۱۲۶۶۶

 

 

 

  • مهری کیانوش راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی