ارتفاع سکوت

مشخصات بلاگ

انواع ادبی(شعر و نثر)

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

در قاب پنجره ایستاده ای

 

در قاب پنجره ایستاده ای

با سبزینه ی حیات 

با وزش باد می رقصی

گویی سماع همیشگیت

در خلوت فضای رهایی

نبض حیات است که می جوشد

از قاب پنجره 

با تو  سخن می گویم

ای تک درخت سبز حیاتم.

 

اشتراک با ذکر ماخذ ، کتاب پله های تنهایی ، ص87

  • مهری کیانوش راد

پیشگویی پیام رسان کربلا

امام سجاد چشمش بر پیکر غرق به خون پدرش ، عموزاده ها و برادر ها افتاد. ناله ای بلند سر داد. زینب هراسان خود را به او

 رساند ، دلداریش داد  و از او خواست شکیبایی پیشه کند .

امام سجاد با اندوه گفت: چگونه شکیبایی کنم ، در حالی که همه ی عزیزان خود را غرق در خون ، برهنه بر خاک می بینم.

زینب با همه ی توان سعی کرد ؛ اندوه ش را کنترل کند . به یادگار  برادرش گفت:

عزیز دلم ، یادگار برادرم ، اندوه به خود راه نده. این واقعه ای بوده که از گذشته های دور ، جدم رسول خدا ، آن را خبر داده است.

ای میوه ی دلم ، جماعتی می آیند و اجساد مطهر شهدا را دفن می کنند.

روزی اینجا زیارتگاه کسانی می شود ؛ که از دور و نزدیک به عشق حسین علیه السلام به این سرزمین خواهند آمد ، تلاش

سلاطین کفر در نابودی مزار آن ها به نتیجه نمی رسد.

سخنان زینب -س- آرامش را به امام سجاد علیه السلام بازگرداند.

به دستورعمرسعد ، کاروان به راه خود ادامه داد. 

اشتراک با ذکر مأخذ ، از کتاب زینب -س- احیاگر تشیع

  • مهری کیانوش راد

وقتی معرفی مولانا حرام می شود.                                                

 

چند سال پیش در یکی از مراکز آموزشی ، در کلاس فارسی عمومی ، بحث مولانا و مثنوی مطرح شد.

سوال کردم:

چند نفر مثنوی را مطالعه و با مولوی آشنایی دارند؟

آشنایی در حد کلاس های دبیرستانی بود.

دوباره سوال کردم ، چند نفر کتاب مثنوی را دیده اند؟

فقط یک نفر پاسخ داد : در کتابخانه این کتاب را دیده است ؛ اما مطالعه نکرده است.

بحث به شمس تبریزی کشیده شد  و دوباره سوال کردم: کسی با شمس تبریزی آشنا است ؟

جوانی پاسخ داد: فکر می کنم ؛ حاکم تبریز بوده است.

با تعجب نگاهش کردم ، جوان ادامه داد : سلطان آنجا بوده  و ...

سکوت بر کلاس حاکم شد.

چهره ی تلخ و پر اندوه من ، اجازه ی سخن به کسی نمی داد.

 این روزها که ساختن فیلمی در باره ی مولانا حرام اعلام شده است ؛ با خود فکر می کنم؛ اگر جوان آموزش ندیده با بزرگانی که پشتوانه ی فرهنگی ایران هستند؛ این گونه به غفلت روبرو می شود و شاید گناه نادانستن او بر گردن همه ی کسانی است ؛ که باید آگاهی می دادند و ندادند؛ این فتوا را چگونه باید تفسیر کرد؟

مولانا و صاحب مثنوی ، در کتاب متعالی و با ارزش خود به تفسیر آیات قرآن  می پردازد و با تکیه بر فرهنگ غنی قرآنی موشکافانه ترین روان کاوی انسانی را با خواننده مطرح می کند.

انسان است و مبشر انسانیت و عشق ورزی نسبت به همه ی انسان هاست.

به نقادی تفکر صوفیانه می پردازد و در داستان خر برفت و خر برفت و خر برفت ، تفکر صوفی نمایان نادان را به چالش می کشاند، عارف دین داری است ؛ که بر خلاف دیگر عرفا به صراحت می گوید: هر کجا که از شراب یاد می کند، منظور و مقصود او چیست:

*شراب عشق نبود ز آب انگور / ره نوشیدنش هم از گلو نیست

از این پیمانه و جام و سبوها    /  غرض ، پیمانه و جام و سبو نیست

و یا 

*کجا شراب طهور و کجا می انگور  /  طهور آب حیاتست و آن دگر مردار 

این فتوای  تلخ مرا به یاد تکفیر بسیاری از بزرگان دین در گذشته انداخت و این شعر ابن سینا- زمانی که به او نسبت کفر دادند- که می فرماید :

کفر چو منی گزاف و آسان نبود / محکم تر از ایمان من ایمان نبود

در دهر یکی چو من و آن هم کافر / پس در همه دهر یک مسلمان نبود.

خداوند عاقبت همه ی ما را به خیر کند.

 

  • مهری کیانوش راد