کوتاهی عمر دلت را نلرزاند،مهری کیانوش راد
شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۵۰ ق.ظ
کوتاهی عمر دلت را نلرزاند
به گل ها نگاه کردم،
همه زیبا بودند و شاداب.
جلوه ی زیبای رنگ ها پرتو شادی به دلم تاباند،
از کوتاهی عمرشان اندوه به دل نداشتند،
با سخاوت هر آن چه داشتند؛ به رایگان به من بخشیدند.
بوی خوش وجودشان جانم را آشفته کرد.
رنگ های زیبایشان چشم مرا نوازش کرد.
رقص زیبایشان در باد ، هر جزء جان مرا به ترنمی شیرین واداشت.
می توانستم چنین باشم؟
تا باشم ؛ دلی را شاد کنم،
و مهربانانه شادی خود را با دیگران تفسیم کنم.
آیا می توانستم به گاه باور مرگ ، به جای اندوه و ترس ، بر جان خود شفقت بورزم و از فرصت خود ،هر چند اندک ، برای مهربانی با
دیگران ، جان تشنه ی خود را سیراب کنم؟
اگر از گل ها بیاموزم ؛ می توانم.
اشتراک با ذکر ماخذ، کتاب با خود مهربان باشیمmkianooshrad
- ۹۶/۰۸/۲۷