غبار آلوده ام ، مرا شستشو ده، مهری کیانوش راد ، اهواز 96
غبار آلوده ام ، مرا شستشو ده
غبار آلوده ام ، خودم، شهرم، خانه ام ، رود کارون م ، آسمان ، زمین و ...
انگار که از آسمان باران خاک ببارد ، آرام آرام ، شهر زیر لایه ای از خاک نرم پوشیده می شود،
و من آرام آرام ، غبار آلوده ، به سرنوشت خود نگاه می کنم.
سرنوشت یک اهوازی ، خوزستانی ، که بر دریای نفت ایستاده ،نفتی که شاهرگ کشور و جهان است ؛ اما برای من و شهر من
، اهواز ، به اندازه ی کاشتن نهالی که شهر مرا ، سرنوشت مرا و فرزندان مرا از برهوت خاک نجات دهد ؛ فایده ای ندارد .
کودکان غبار آلوده ی شهر من ، هر روز باید ذهن خود را به جای مرور درس ، غبار روبی کنند، به آسمان گرفته نگاه کنند و
تعطیلی دیگری را ورق بزنند.
ریه های مردم شهر من ، هر روز مزه ی خاک را تجربه می کنند و ...
انگار بارانی که مرا شستشو دهد ، نخواهد بارید.
ا
- ۹۶/۱۱/۰۲