ارتفاع سکوت

مشخصات بلاگ

انواع ادبی(شعر و نثر)

قطار می رود و من...،مهری کیانوش راد

سه شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۰۲ ب.ظ

قطار می رود و من ...                                                   


قطار می رود 

 با رگ های کشیده ی بر زمین 

 با هزار چشم شیشه ای که نگاه می کند: آب را ، سبزی را ، جوانی را و پیری را.

زمان می گذرد 

وعده ی ما هر جمعه که می رود ، چون زمان که می گذرد.

هر جمعه و قطار 

هر جمعه و دوباره شنبه 

و من 

بر خط زمان پیر می شوم.

ریل های قطار مرا می شناسند 

رفتن که رفتن باشد

ماندن چه حسرتی است

حسرتی بزرگ 

بزرگی آن را دلی می داند که بداند 

دانا پرنده ای است بر قاف زندگی 

عاشقی که دل خود را قمار کرد ه و می ماند

تا ناکجاآباد دلتنگی 

این روزن تنگ زندگی را ، سحر تمنای تو می گشاید

بگذار دل آرزو کند 

بگذار دل ...


  • مهری کیانوش راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی