ارتفاع سکوت

مشخصات بلاگ

انواع ادبی(شعر و نثر)

فروغ فرخزاد قافیه ی شعر نو فارسی ، مهری کیانوش راد

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۲۹ ب.ظ

فروغ فرخزاد ، قافیه ی شعر نو فارسی 

فروغ یکی از اصیل ترین نمایندگان شعر نو  فارسی است.

شاعری که به حق در ادب ایران زمین ، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است.

شاعری که شعرش صبغه ی جهانی دارد و گذشته از شعر در حوزه های مختلف هنری نیز نمودی بارز دارد.

قدم در وادی گارگردانی سینما ، بازیگری ، نمایشنامه نویسی ، ترجمه و ...گذاشت و آثاری از خود به یادگار 

گذاشت، شاید اول زنی بود ؛ که با شهامت از احساسات و عشق زمینی ، سرخوردگی و رنج های یک زن سخن گفت.

« گفتم که بانگ هستی خود باشم   /    اما دریغ و درد که زن بودم »    ( اعصیان ، فروغ فرخزاد)

زنی که از «اسیر » و « دیوار » پل ساخت ، «عصیان» کرد و در یک دگردیسی با شکوه ، « تولدی دیگر » یافت . 

                                                                                                           ( نام کتاب های فروغ فرخزاد)

ابراهیم گلستان در این دگردیسی مبارک نقشی کلیدی داشت .

فروغ در سازمان فیلم گلستان به عنوان منشی استخدام شد و آن جا برایش تبدیل به سکوی پرش موفقیت های والا شد.

برای آموزش فیلم سازی به انگلستان رفت ، فیلم مستند ساخت ، در فیلم «خواستگاری » ساخته ی ابراهیم گلستان

بازی کرد ، فیلم « خانه سیاه است » را در باره ی زندگی جذامیان نوشت ، در نمایشنامه ی « شش شخصیت در 

« جستجوی نویسنده » نقش آفرینی کرد ، زبان ایتالیایی ، آلمانی و فرانسه آموخت ، ترجمه کرد و بسیار تجارب دیگر.

هر چند نقش ابراهیم گلستان در فعالیت های او فراموش ناشدنی است ؛

اما نقش آفرین اصلی ، زنی است ؛ که شهامت آموختن و تجربه کردن را داشت.

در باره شعر این گونه سخن می گوید: « هنر یک جور نیاز آگاهانه است ، به مقابله و ایستادگی در برابر زوال ،

آدم هایی هستند که زندگی را بیشتر دوست دارند و می فهمند و همین طور مرگ را.

کار هنری یک جور تلاش است ، برای باقی ماندن یا باقی گذاشتن خود و نفی مرگ.»

( صور و اسباب در شعر امروز ایران ، اسمعیل نوری علا، ص24)

«شاعر بودن یعنی انسان بودن ...من فکر می کنم که کسی که کار هنری می کند باید ...

به خودش مثل یک واحد از هستی و وجود نگاه گند ؛ تا بتواند به تمام دریافت ها ، فکرها  و حس هایش یک 

حالت عمومیت ببخشد. »           ( جاودانه فروغ فرخزاد، ص65)

برای آشنایی با شعر این شاعر زن ، شعر او را بر نمودار استاد شفیعی کدکنی در کتاب

« ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت » تطبیق تا جلوه های برتر شعری فروغ را دریابیم.

شفیعی کدکنی چهار شاخص را در  ص 134 برای بررسی شعر یک شاعر معرفی می کند:

«بعد صعودی یا هنری،بعد عمقی (زمینه ی انسانی و بشری عواطف)،پشتوانه ی فرهنگی، گستردگی در جامعه»

و معتقد است که: « اوج شعر ، اعتدال کار او در محور این چهار بعد است» (ادوار شعر فارسی، ص 151)

با توجه به این شاخص ها ، نگاهی اجمالی به شعر فروغ خواهیم داشت.

شاخص اول : بعد صعودی ( هنری و فنی )

این گزینه ، از مهم ترین شاخص های بررسی شعر است .

فروغ در این زمینه از تکنیک ، نوآوری ، خلاقیت هنری ، استفاده از سمبل و واژه های نو 

جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به نمونه هایی اشاره می کنیم:

*سلام ای شب معصوم   *پرده ها از بغضی پنهان سرشارند   *ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم 

 *تمام روز در آینه گریه می کردم    *به ایوان می روم و دست بر پوست کشیده ی شب می کشم   

*وقتی دروغ در آسمان وزیدن گرفت    

فروغ دارای سبک است

وقتی یک هنرمند صاحب سبک می شود ، به این مفهوم است که بدون اینکه نام و امضای او

زیر هنرش باشد؛ برای هنرشناسان قابل شناخت باشد، فروغ به این ویژگی دست یافته بود.

مهم ترین ویژگی شاعران صاحب سبک ، صداقت آنان در بیان احساسات خود است، بیان آنان تقلیدی نیست 

و از جوششی درونی حکایت می کند.

شاخص دوم : بعد عمقی ( انسانی و بشری عواطف است)

شعر فروغ سرشار از تجربه های ناب عاطفی است، با همه ی موجودات هستی ارتباط عاطفی برقرار می کند.

اگر ار من خود سخن می گوید؛من فردی نیست ، بلکه نماینده و نمادی از انسان است. 

به دو نمونه از کتاب «تولدی دیگر» اشاره می کنیم :

الف : روی خاک ایستاده ام / با تنم که مثل ساقه ی گیاه /باد و آفتاب و آب را / می مکد که زندگی کند.

ب : بر او ببخشایید / بر او که گاه گاه پیوند دردناک وجودش  را /با آب های راکد و حفره های خالی / از یاد می برد

        و ابلهانه می پندارد / که حق زیستن دارد.

شاخص سوم : پشتوانه ی فرهنگی 

آگاهی و دانسته های حقیقی یک شاعر ، که از طریق زیستن و تجربه و چشیدن کسب کرده باشد ،

با ارزش ترین گزینه ای است که به شعرش تازگی و طراوت می بخشد. تجارب فروغ در عرصه های مختلف

که در عمر کوتاه سی و دو ساله ی خود کسب کرد ، برگ برنده ی شعری اوست.

مطالعه کتب آسمانی و استفاده ار آنان در مقدمه ی کتاب عصیان، دعای موسی نزد خدا از کتاب مزامیر تورات 

و ترجمه ی سوره ی قمر از قرآن ، آشنایی با فرهنگ جهانی ، تجربه ی عملی در در قلمرو هنرهای دیگر

- در سطور گذشته اشاره شده است- پشتوانه ای قوی برای غنی بودن شعر فروغ در جایگاه فرهنگی است.

شعر او نماینده ی انسان است، نه فقط انسان زن، که در طول تاریخ ، چه بسیار ، وجود او را نادیده گرفتند و یا کج دیدند.

شاخص چهارم : گستردگی در جامعه 

چه بسیار شاعرانی که با وجود موفقیت در وادی های دیگر ، بین مردم از مقبولیت برخوردار نیستند، 

فروغ از شاعرانی است که در این وادی نیز سربلند است، در زمان حیات وبعد از آن شعر او خوانده شد و می شود.

زنده بودن یک شاعر به زنده بودن شعر اوست و زنده بودن شعر به حضور آن در ذهن مخاطب است.

به دو نمونه از اشعار اجتماعی او از کتاب تولدی دیگر اشاره می کنیم.

الف:در غارهای تنهایی/ بیهودگی به دنیا آمد/ زن های باردار نوزادان بی سر زاییدند/ و گاهواره ها از شرم  به گور پناه بردند.

ب :  آیا شما که صورتتان را / در سایه های نقاب غم انگیز زندگی / مخفی نموده اید / گاهی به این حقیقت یأس آور 

اندیشه می کنید / که زنده های امروزی /چیزی به جز تفاله ی یک زنده نیستند.

*من خواب دیده ام که کسی می آید/ و اسمش آنچنان که مادر / در اول نماز و در آخر نماز / صدایش می زند

یا قاضی القضات/ یا حاجت الحاجات است/ سفره را می اندازد/ نان را قسمت می کند / و پپسی را قسمت می کند/ 

و باغ ملی را قسمت می کند / و سهم ما را می دهد/ من خواب دیده ام. (ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

ناگفتنی ها در باره ی شعر فروغ بسیار است ، که باید گفته شود.

روز کوچ و رفتن: 45/11/24

اشتراک با ذکر مأخذ 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • مهری کیانوش راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی