ارتفاع سکوت

مشخصات بلاگ

انواع ادبی(شعر و نثر)

 

مثنوی مولانا سرشار از ایات و داستان های قرانی است.

داستان صالح و معجزه ی شگفت او - شتری کوه پیکر ، ناقه - که از دل کوه بیرون می آید ،

قسمتی از مثنوی را به خود اختصاص دادده است.

ساختار این داستان ف با توجه به قرآن این گونه آغاز می شود:

بعد از نوح نبی و هود ، صالح در قوم ثمود به پیامبری می رسد، از هدایت قوم خود نتیجه نگرفته و 

به خواسته ی انان ، ناقه را به عنوان معجزه از خدا طلب کرده و اجابت می شود.

شتری غول پیکر که باید مردم آب قریه ی خود را ف یک روز در میان با تقسیم کنند، در عوض این کار

همه ی مردم را از شیر خود سیراب می کرد .

گروه های 9 گانه ی فاسد قوم ، تصمیم به کشتن به کشتن معجزه ای می کنند ، که هیچ ضرری 

برای آنان نداشت.

بعد از کشتن ناقه ، تصمیم به قتل صالح و خانداده ی او می گیرند ، خداوند مکر انان را به خودشان

برمی گرداند. رحمت کریمانه خداوند ، با وجود همه ی زشتی ها ، به وسیله ی صالح ، سه روز به آن ها

فرصت بازگشت می دهد؛ تا توبه کنند؛ اما بر انکار خود می مانند و با زلزله ای در خانه ی خود ،

در حالی که در برابر مرگ زانو زده اند، می میرند.صالح با افسوس از آنان یاد می کند و اندوهگین می پرسد:

چرا انان خواهان خیرخواهی او نبوده و خیرخواهان را دوست نداشتند.

( ر.ک به : اعراف 73 تا 79 ، هود 63 تا 68 ، نمل 53 )

مولانا این داستان را با آمیختن با روایات و دیدگاه خود بیان می کند.

در داستان مولانا چند بیت شبه برانگیز است، که به آن پاسخ داده خواهد شد.

الف : یکی از آن ابیات شبه بر انگیز ، بیت زیر است:

شحنه ی قهر خدا ز ایشان بجست/ خونبهای اشتری ، شهری درست.

در برابر قتل شتری ، قهر خدا یک شهر را نابود کرد.

پرسش : 

ایا قابل قبول است ، که در برابر کشته شدن شتری ، که امری عادی است ، مردم بسیاری کشته بشوند؟

پاسخ :

1- این شتر ، شتری معمولی نبوده و اعلان جنگ با ارزش های خدایی و اخلاقی بوده ،

که در سطور بعدی به نمونه ای اشاره می کنیم

2- بعد از قتل شتر ، تصمیم به قتل صالح و خانواده ی او می گیرند .

3- با وجود موارد بالا ، باز خداوند سه روز به آنها فرصت ایمان آوردن می دهد، که البته باز بی نتیجه می ماند.

بنابراین عذاب قوم ، فقط برای کشتن ناقه نبوده است.

ب : مولانا اشاره می کند ؛ که بعد از مرگ مردم ، رحمت صالح بر آنان گریست ، در حالی که عقل بر او

خرده می گرفت و استدلال می کنند که : رحمت صالح از خدا افزون تر بوده است.

باز اندر چشم دل او گریه یافت / قطره ی بی علت از دریای جود 

عقل می گفتش که این گریه ز چیست / بر چنین افسوسیان باید گریست؟

پاسخ :

1- در تفکر قرآنی که مولانا دست پرورده ی اوست ، خالق انسان ، ارحم الراحمین است .

2- اانسان هر چه دارد ؛ از اوست .

3- انبیا شبیه ترین موجودات به خداوند هستند ؛ به همین دلیل ، رحم و شفقت آنان بر مردم افزون تر است.

4- انسانی که با همه ی هستی در صلح و آرامش است ، از شکستن شاخه ی درختی که حیات دارد ،

رنجور می شود ، برای انسانی که به حقیقت کمال نرسیده ، اشک خواهد ریخت.

5- اندوه صالح در قرآن ذکر شده است و از ابداعات مولانا نیست.

ج : آیا انسان برای جهنم خلق شده است؟

مولانا می فرماید: خدا انسان را از بهشت به دنیا آورد ؛ تا به جهنم ببرد.

از بهشت آورد یزدان بردگان / تا نمایدشان شقر پروردگان .

پاسخ :

1- آیا خداوند انسان را برای جهنم آفریده ، در حالی خلقت او را در احسن التقویم و خود را احسن الخالقین 

می خواند ، همه ی هستی را طفیلی انسان و برای او می داند.

2- در قرآن انسان را موجودی صاحب اراده معرفی می کند ، نوسانی از احسن التقویم تا اسفل السافلین ،

دارای بعد فجور و تقوا است و انسان انتخابگری که با اراده ی خود ، سرنوشت خود را رقم می زند.

منظور مولانا می تواند  این باشد ؛ که که انسان گناهگار با انتخاب خود ، جهنم را برای خود رقم زده است.

و تداعی این تصویر ، که گویی گناهکاران از بهشت اولیه به قصد جهنم به این دنیا آمده اند.

 

 

 

 

  • مهری کیانوش راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی